کد مطلب:1557
تاریخ انتشار:3 بهمن 1393 ساعت 11:29
چاپ چاپ

قتل‌عام ادامه دارد!

کم می‌شوند، نه یکی یکی، نه 10 تا 10 تا، در دسته‌های صدتایی و بلکه هزارتایی. این پرنده‌ها در اینجا محکومند به مرگ. نوع و نژادشان هم فرقی نمی‌کند.

کم می‌شوند، نه یکی یکی، نه 10 تا 10 تا، در دسته‌های صدتایی و بلکه هزارتایی. این پرنده‌ها در اینجا محکومند به مرگ. نوع و نژادشان هم فرقی نمی‌کند.

به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)،اتفاقاً هرچه کمیاب‌تر، گران‌بهاتر. چه اهمیتی دارد که قرار است چه بر سر برخی گونه‌های کمیاب بیاید؟! برای آنها که «پول» همه‌چیز است، سخن گفتن از ضرورت حمایت از پرندگان در حال انقراض، طنز مسخره‌ای است.

صید غیرمجاز و قاچاق در فریدون‌کنار صدای همه را درآورده و باندها و مافیای قدرتمند و شکار قاچاق پرندگان و حیوانات و شرایط خاص محیطی این استان سازمان محیط زیست را از برخورد و نظارت ناتوان کرده است.

در حالی که همه امیدوار بودند مسئولان استانی فکری برای این زیاده‌روی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها بکنند، فرماندار فریدون‌کنار در اظهارنظری عجیب این قتل عام را صید سنتی در این منطقه دانسته و گفته باید از ظرفیت مهاجرت پرندگان زمستان گذران به این منطقه برای جذب گردشگر استفاده کرد.

فرماندار فریدون‌کنار صید پرندگان در این خطه را سنتی خوانده که نمی‌توان با برخورد چکشی حذفش کرد و گفته صید پرندگان از دیرباز‌ منبع درآمدی برای خانواده‌های فریدون‌کناری بوده و به یک سنت تبدیل شده و نمی‌توان با برخوردهای چکشی این مقوله را حذف کرد، بلکه نیازمند فرهنگ‌سازی است.

چراغ سبز فرماندار، مجوزی به این شکارچیان داد و ناظران محلی محیط زیست می‌گویند هفته گذشته میزان شکار این پرنده‌ها رکوردی تازه ثبت کرده است.

«محمدعلی الله‌قلی» کارشناس محیط زیست در این باره می‌گوید: شکار قوها در چند روز گذشته بسیار بیشتر شده و امسال سالی بی‌سابقه در شکار قوها بوده است. واکنش برخی مسئولان استانی، راه را برای صیادان هموار کرده است.

نحوه شکار پرنده‌ها، کشتار وسیع و از بین بردن گونه‌های نادر و کمیاب این مهمانان زمستانی فریدون‌کنار، آنچنان بقای این پرنده‌ها را تحت تأثیر قرار داده، که دیگر نمی‌توان این اقدامات را صید سنتی نام نهاد و با این نام از آنها دفاع کرد.

فعالان محیط زیست و بسیاری از ساکنان این منطقه که نگران وضعیت آینده تالاب و پرندگان آن هستند، انتظار روزهای بهتری را برای این منطقه داشتند. می‌خواستند اراده مقامات انتظامی استان را در برخورد با شکارچیان غیرمجاز و صیادانی که برای سودهای کلانشان، گاه تهدید می‌کنند و زمانی دیگر آدم می‌خرند و لشکرکشی می‌کنند، ببینند.

آنهایی که وضعیت کشتار پرندگان را در این منطقه دنبال می‌کنند، بارها و بارها گونه‌های حفاظت شده و درمعرض انقراض را که صید شده و در بازار پرنده فروش‌ها فروخته می‌شوند را دیده‌اند. پرندگانی که سال‌هاست در لیست گونه‌های حفاظت شده قرار گرفته‌اند و از بعضی‌هاشان تعداد کمی باقی مانده است.

شکارچیان غیرمجاز و قاچاقی‌ها، دو روز پیش 40 لیتر گازوئیل را در تالاب ریخته‌اند تا پرنده‌ها و بویژه قوها نتوانند بر آب بنشینند، پرواز کنند و در دام‌های هوایی و زمینی گرفتار شوند. با اینکه پس از پیگیری مسئولان محیط زیست، فردی که گازوئیل را در تالاب ریخته بود دستگیر شد، اما در نهایت بدون برخورد جدی آزاد شد.

تورها و دامگاه‌ها آنقدر وسیع و گسترده کار گذاشته شده‌اند که حیوانات هم در آن اسیر می‌شوند قاچاقچی‌ها آنها را با چوب آنقدر می‌زنند که حیوان می‌میرد یا به او سم می‌خورانند تا بتوانند آن را «تاکسیدرمی» کنند و از این راه بر سودهای کلان خود بیفزایند. عقاب‌ها، جغدها، گورکن‌ها و سمورها هم قربانی صید پرندگان هستند، چراکه آنها که بطور طبیعی شکارچی پرندگان به حساب می‌آیند باید حذف شوند تا از این پرندگان تغذیه نکنند. اینجا، «طبیعت» معنای خود را از دست داده است.

چه ساده خودخواهی و خودپسندی سودجویان، عرصه را برای حیات این پرنده‌ها تنگ کرده است. چه بی‌صدا تالاب که قرار است پرندگان مهاجر چندماهی را در آن زمستان گذرانی کنند، قتلگاه می‌شود.

دور نیست آن زمان که اثری از درنای سیبری، عروس غاز، غاز پیشانی سفید کوچک، غاز پا زرد، اردک مرمری، اردک بلوطی، اردک سرسفید، بوتیمار بزرگ، آنقوت، طاووسک، پلیکان خاکستری، تنجه، اکراس، خودکا ابروسفید، خروس کولی دم سفید و پاشلک بزرگ و انواع دیگر پرندگان شکاری نماند. دیگر صدای پرنده‌ها که دسته دسته به تالاب بیایند شنیده نخواهد شد، دیگر پاییز که شود، «قوی فریادکش»ی نیست که بال برای سفر به تالاب‌های ایران بگشاید. دیگر کسی ما را که پنجه در شاهرگ حیاتی پرنده‌های رو به انقراض انداخته‌ایم، به «مهمانی گنجشک‌ها» دعوت نخواهد کرد.

منبع:  ایسنا

http://www.mohitzist.ir/fa/content/1557