بسیاری از کارشناسان محیط زیست تجمع زباله های شهری را عامل افزایش جمعیت سگ های شهری می دانند.
شهرداری رشت در حالی اقدام به کشتار تعداد زیادی سگ به بهانه هار بودن با روش های غیربهداشتی کرده که بسیاری از کارشناسان محیط زیست تجمع زباله های شهری را عامل افزایش جمعیت سگ های شهری می دانند.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)،اخیرا شهرداری رشت با کشتن تعدادی زیادی از سگ های خیابانی از ساعات شب، توسط یک تفنگچی که سوار اتومبیل بود سمفونی از ناله سگ های نیمه جان برای مردم این شهر تدارک دید. این اقدام باعث شد تا شهروندانی که این صحنه های دلخراش را از نزدیک دیدند، موجی از اعتراض ها را نسبت به این اقدام شهرداری رشت آشکار کنند.
این اتفاق در حالی رخ داده است که مدیرعامل موسسه سرزمین ایده آل، می گوید: برای جمع آوری و ساماندهی سگ های خیابانی با اعضای شورای شهر رایزنی کردیم تا شاید جلوی امحای سگ های ولگرد در خیابان های شهر رشت را بگیریم اما متاسفانه رایزنی های این موسسه و دیگر دوستداران محیط زیست جواب نداد و باز هم شاهد تکرار کشتار سگ های ولگرد در خیابان بودیم.
به گفته پیمان بازدیدی، سگ ها در حالی با این روش کشته شده اند که براساس دستورالعمل وزارت کشور و سازمان همیاری ها و شهرداری های کشور با عنوان کنترل جمعیت سگ های ولگرد مصوبه پاییز ۸۷ ، شهرداری ها ملزم به تاسیس سامانکده سگ ها شده اند اما متاسفانه به غیر از چند شهر هنوز در هیج جای کشور این طرح اجرا نشده است.
اگرچه برخی از فعالان حقوق حیوانات عقیم سازی سگ ها را روشی علمی و استاندارد برای کنترل جمعیت این گونه نمی دانند اما یک متخصص جراحی دامپزشکی معتقد است عقیم سازی حیوانات ولگرد که در بسیاری کشورها درحال اجراست مناسبترین روش برای کنترل جمعیت سگ هاست.
آن طور که امید مرادی می گوید: بررسی های آماری موجود موید این است که با وجود افزایش قابل توجه کشتار سالانه سگهای ولگرد جمعیت این گونه، سیری صعودی داشته این بدان معناست که اتلاف سالانه تعداد قابل توجهی از سگهای ولگرد نقشی در کنترل جمعیت آنها ایفا نمی کند و یا دستکم، اثراتی کاملا مقطعی دارد.
به گفته وی، در سال ۱۹۹۰ سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز در گزارشی بر اثربخش نبودن اتلاف سگها تأکید کرد و روش جایگزین یعنی عقیم سازی حیوانات ولگرد را مناسبترین روش پیشگیری و کنترل هاری در سگهای ولگرد عنوان کرد.
در این میان برخی از کارشناسان و فعالان حقوق حیوانات سگ کشی را اقدامی فرا فکنانه برای کاستی ها و ناراسایی های شهرداری رشت می دانند. چرا که معضلاتی همچون ساماندهی زباله های شهری، پسماندها و آسفالت کوچه و خیابان های در این شهر بیداد می کند.
با این حال معاون خدمات شهری شهرداری رشت در واکنش به اعتراض فعالان و کارشناسان محیط زیست و حقوق حیوانات می گوید: از بین بردن حیوانات ولگرد در شهرها موضوع تازهای نیست و سال هاست که در تمام کشور در مورد سگهای ولگرد انجام می شود. مدیران شهری نمیتوانند در برابر افزایش حیوانات ولگرد در محیط زندگی شهروندان بیتفاوت باشند و برخورد با آنها را موکول به یافتن راهکارهایی کنند که ممکن است سالها به طول بیانجامد.
مسئول پروژه معدوم کردن سگ های رشت نیز در پاسخ به پیگیری های فعالان و خبرنگاران محیط زیست مبنی بر اینکه چرا تا پیدا کردن روش مناسب سگ کشی را متوقف نمی کنید، ضرورتی به توضیح دادن احساس نمی کند و این روش سگ کشی را مطابق دستورالعملی که اداره محیط زیست شهرداری رشت در اختیار آنها قرار داده است، می داند.
اما مدیر دیده بان حقوق حیوانات با انتقاد شدید نسبت به این شیوه برخورد با سگ هایی که به زعم او ولگرد نبوده بلکه بخشی از حیوانات شهری محسوب می شوند می گوید: منکر این نیستیم که در محیط های شهری مانند محیط های طبیعی گاهی جمعیت حیوانات افزایش می یابد و باید آن را کنترل کرد.
به گفته شهرام امیر شریفی، اما تمام روش هایی که در شهرداری ها طی سالهای اخیر برای کنترل جمعیت حیوانات شهری اجرا شده روش های مفید و استانداری نبوده اند.
او معتقد است: اگرچه شهرداری رشت تعدادی زیادی از سگ ها را شبانه و به بهانه هاری با گلوله تلف کرده اما اطمینان دارم که هیچ دلیل و آمار مستندی نه تنها از هار بودن این سگ ها بلکه از ابتلای آنها به دیگر بیماری های قابل انتقال مشترک بین انسان و حیوان در دست نداشته است.
مدیر دیده بان حقوق حیوانات به آمار انستیتو پاستور اشاره می کند و ادامه می دهد: بر اسا این آمار میزان مرگ و میر بر اثر انتقال هاری از سگ به انسان در 3 سال گذشته 7 نفر بوده که تمام این افراد از طریق سگ های گله و نه سگ های شهری مبتلا شده اند.
به اعتقاد او، حتی اگر فرض کنیم شهرداری به دلیل هار بودن این سگ ها را امحا کرده روش به کار گرفته شده از نظر بهداشتی کاملا نادرست است چرا که بسیاری از این سگ ها به دلیل نشانه روی نادرست در جا کشته نشده و مسیرهای طولانی را با همان خون آلوده طی کرده و در نهایت لاشه شان توسط رفتگران در کامیون های حمل زباله تلمبار شده است که همین اقدام در حقیقت به معنای ایجاد کانون های آلودگی در سطح شهر است.
این فعال محیط زیست می گوید: در صورتی که هار بودن این حیوانات اثبات شود باید با روش های اصولی و بدون زجر ابتدا آنها را زیر نظر دامپزشکی جمع آوری کرد و با تجهیزات و امکانات مناسب به روش مرگ آرام (اتانازی) در صورتی که درمان نشدند، آنها را از بین برد.
آنطور که شریفی می گوید: از بعد اقتصادی نیز هیچ یک از این روش ها مقرون به صرفه نیست چرا که با توجه به نرخ زاد و ولد سگ حتی اگر نصف جمعیت این گونه را از بین ببرین ظرف یکسال مجددا همان تعداد سگ تولید می شود بنابراین این روشها تنها باعث پر شدن جیب پیمانکارانی است که حتی در مواردی سگ های باغی را جمع آوری کرده و طوری نشان می دهند که آنها را از سطح شهر جمع و نابود کرده اند.
به گفته او، در همان مدت زمانی 5 دقیقه ای که پیمانکاران شهرداری مشغول نشانه گیری برای اصابت گلوله به یک موش و سپس آهک ریزی بر روی لاشه آن هستند هم نوعانش در کنار سطل های زباله مشغول تولید مثل چند برابری موش هستند بنابراین همانطور که بارها گفته شده این روش ها به هیچ وجه در کنترل جمعیت موش و گربه و سگ نقشی ندارند.
مدیر دیده بان حقوق حیوانات نابود کردن لانه حیوانات شهری را نیز روشی نادرست برای کنترل جمعیت این گونه ها می داند و اضافه می کند: این روش موجب مهاجم شدن این گونه ها وتصرف لانه همنوعان و یا هجوم آنها به منازل مردم می شود که در این صورت این گونه ها خطرناک می شوند .
شریفی ، کنترل مواد غذایی در دسترس حیوانات شهری که عمدتا زباله ها هستند را مهمترین راه کنرل جمعیت آنها عنوان می کند و می گوید: متأسفانه شهرداری ها به جای ساماندهی زباله های شهری هر چند وقت یکبار چنین مانورهای غیر اخلاقی و رفتار های نمایشی با کشتار حیوانات راه می اندازند و در حقیقت خطاهای خود را بر سر حیوانات بی گناه خالی می کنند.
او با اشاره به دلیل دیگری که در خصوص ضرورت از بین بردن سگ های شهری مبنی بر به خطر انداختن امنیت اجتماعی مطرح می شود تأکید می کند: افراد یک جامعه گاهی از چیزهای مختلفی می ترسند مثلا عده ای ترس از ارتفاع دارند برخی از آسانسور می ترسند و برخی از افراد هم حتی اگر از چند متری آنها سگ یا گربه ای رد شود بدون دلیل می ترسند اما ساده ترین راه این است که به جای آموزش و فرهنگ سازی صورت مسأله را پاک کنیم.
در همین رابطه مجتبی پورمحسن یکی دیگر از فعالان حقوق حیوانات می گوید: برخی افراد چنان از حضور سگ ها در شهر خبر می دهند که گویی جمعیت زیادی سگ ناگهان به شهر حمله کرده است و مردم را شاکی کرده است. در حالیکه سگ های خیابانی همیشه در شهرها هستند و همیشه عده ای از حضور آنها شاکی اند اما آیا هر کسی از هرکسی شاکی بود، باید غائله را با تفنگ خواباند؟ آیا کشتن حدود ۲۰۰ سگ هزینه ندارد؟ آیا کشتن سگ، مخل آرامش روانی عده دیگری از اهالی محل های دیگر نیست؟
شاید افرادی این همه اعتراض و دغدغه برای نحوه کشتن تعدادی سگ که بسیاری آنها را ولگرد و مزاحم می دانند را زیادی بدانند و حتی داشتن درصد کمی از احتمال هار بودن این حیوانات را دلیلی کافی برای از بین بردن آنها تلقی کنند اما به هر حال مدیران باید بدانند در جامعه امروز نمی توان بدون مطالعه و بنابر سلیقه شخصی چنین رفتارهای غیر اصولی را در مورد جانوری که کوچکترین سهمی در تعیین سرنوشت خود ندارند انجام داد و و با هیچ واکنشی از سوی جامعه مواجه نشد.