هدف این گزارش پاسخگویی بیشتر و سهیم شدن در اجرای کامل، موثر و دائمی توافقنامههای بینالمللی برابری جنسیتی و حقوق زنان است.
برای اولین بار در سابقه مطالعات محیط زیستی، نخستین گزارش «شاخص جنسیت و محیط زیست» با علامت اختصاری «EGI» که موضوع آن نظارت بر برابری جنسیتی و قدرت بخشیدن به زنان در مسئله محیط زیست است، منتشر شد.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، در این گزارش که از سوی «کنوانسیون تغییرات جوی سازمان ملل متحد» (UNFCCC) و اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) تهیه شده 72 کشور مورد مطالعه قرار گرفتهاند. این کشورها از نظر چگونگی تفسیر و بکارگیری دستورالعملهای جنسیتی و زیستمحیطی در سیاستهای ملی خود بررسی شدند.
در این گزارش طبق شاخص فوق، کشورهای ایسلند، هلند و نروژ مطلوبترین وضعیت را دارند و رتبههای پایین این ردهبندی به کشورهای جمهوری دموکراتیک کنگو، یمن و موریتانی تعلق گرفت.
موزامبیک نخستین کشور جهان است که برنامه ملی تغییرات جوی و جنسیت را اجرا میکند.
«لورنا آگوئیلار»، مشاور ارشد جهانی امور جنسیتی IUCN دراینباره میگوید: هدف ما از ارائه این گزارش پاسخگویی بیشتر و سهیم شدن در اجرای کامل، موثر و دائمی توافقنامههای بینالمللی برابری جنسیتی و حقوق زنان است.
گزارش EGI به عنوان یک ابزار مستقل خارج از سیستم سازمان ملل متحد، کارایی دولتها را در زمینه برابری جنسیت در امور محیط زیستی ارزیابی میکند.
از حدود دو دهه پیش دولتهای جهان معاهده جهانی جدیدی را اجرا کردند تا در آن از برابری جنسیتی و تفویض اختیارات به زنان در هسته اصلی یا فضای تصمیمگیریها و توسعه اطمینان حاصل کنند. با این حال کمبود مکانیسمها برای نظارت و ارزیابی پیشرفت دولتها منجر به اجرای حداقلی یا عدم اجرای این معاهدات شد.
اکنون گزارش EGI نخستین دادههای کمی را از میزان کارایی و موفقیت دولتها در اجرا و بکارگیری معاهدات جنسیتی و زیستمحیطی سه کنوانسیون ریو و نیز کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان CEDAW در سیاستهای ملی و راهبردی آنها ارائه میدهد.
گزارش EGI، پروژهای است که از سوی دفتر جهانی جنسیت IUCN به عنوان پیشروی مسائل جنسیتی در بخش محیط زیست اجرا شده است.
در این گزارش دستاوردها، اهداف، نحوه بکارگیری شاخص EGI و برخی دیگر از موضوعات مهم در حوزه جنسیت و محیط زیست ارزیابی شده که به شرح زیر است:
دستاوردها و یافتههای مهم گزارش EGI
یافتههای حاصل از این گزارش بر اساس شاخص EGI نشان میدهد:
1- اطلاعات درباره نقش زنان و دسترسی به بخشهای مرتبط با محیط زیست به طور گسترده جمعآوری و گزارش نشده است. دادههای تفکیکشده از نظر جنسیتی که کشورهای زیادی را در بخشهایی نظیر جنگلداری، کشاورزی، آب، انرژی، دریاها، بلایای طبیعی، امکانات سختافزاری و امثال آن شامل شود در دست نیست و توجه به این کمبود اطلاعاتی ضروری است.
2- اجرای جهانی و هماهنگ توافقات در بخش محیط زیست و زنان در بسیاری از کشورها دچار نقص و کمبود است.
3- میانگین جهانی حضور زنان در مذاکرات بینالمللی با موضوع تغییرات جوی، تنوعزیستی و بیابانزایی به 36 درصد میرسد.
نحوه استفاده از گزارش EGI
نحوه استفاده از اطلاعات و دادههای EGI از سه دیدگاه مورد بررسی قرار میگیرد و کاربران آن ممکن است در نقش دولتها، آژانسهای مرتبط با سازمان ملل، موسسات چند جانبه و موسسات علمی – تحقیقاتی و دانشگاهی قصد بهرهگیری از این اطلاعات را داشته باشند.
دولتها از اطلاعات حاصل از EGI برای اهدافی نظیر مقایسه کارایی و پیشرفت میان کشورهای مختلف به ویژه کشورهای همسایه خود با سطح اقتصادی مشابه استفاده میکنند. آنها از طریق EGI همچنین به وضعیت کشورهای خود در امر مبارزه با تبعیضهای جنسیتی پی میبرند.
اهداف اصلی ارائه شاخص EGI
اهداف اصلی ارائه شاخص EGI را میتوان در نظارت بر نحوه اجرای معاهدات جهانی، پاسخگویی بیشتر، افزایش دسترسی به اطلاعات زیستمحیطی و میزان تاثیرگذاری و کارایی کمکهای مالی خلاصه کرد.
مخاطبان شاخص EGI
دولتها، وزارتخانهها، ادارات و همینطور مقامات محلی و نمایندگان مجلس از شاخص EGI در ارزیابی پیشرفتهای فعالیتهای خود استفاده میکنند. جامعه مدنی به ویژه سازمانهای زنان و محیط زیست با استفاده از این شاخص، دولتها را ملزم به پاسخگویی در تعهداتشان میکنند. دبیرخانه و کمیته کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW)، سازمانهای کمکرسان، موسسات چند وجهی، ادارات مرتبط با سازمان ملل متحد، موسسات آموزشگاهی و رسانهها نیز از اطلاعات موجود در شاخص EGI برای ارزیابی و تحلیل روند اجرایی و کمک در تصمیمگیریهای آینده خود استفاده میکنند.
جنسیت و محیط زیست
جنسیت به عنوان یک شاخص برای ارزیابی روابط انسان با محیط زیست محسوب میشود. زنان و مردان مسئولیتها، نیازها و دانشهای متفاوتی در برخورد و رابطه با محیط زیست و منابع طبیعی دارند. ترکیب این تفاوتهای اجتماعی و قراردادی منجر به گرفتن قدرت از زنان در مواردی نظیر حق تصدی، منع دسترسی به داراییهای منابع طبیعی، محدودیت فرصتها در حضور زنان در تصمیمگیریها، محدودیت دسترسی به بازار، سرمایه، آموزش و یادگیری و تحمیل مسئولیتهای بیشتر در داخل و خارج از خانه به آنها شده است. نتیجه این محدودیتها از دست رفتن فرصتها است که برابری جنسیتی میتواند دروازههای پیشرفت را در بسیاری از جنبههای مدیریت منابع طبیعی و توسعه پایدار باز کند. در واقع برابری جنسیتی و قدرت بخشیدن به زنان لازمههای اصلی توسعه پایدار هستند. زنان بیشترین جمعیت کشاورزان را در جهان تشکیل میدهند اما تنها یک درصد از آنها صاحب زمین زراعی میشوند. همچنین آنها اغلب تجارب شگرفی در سازگاری با تغییرات جوی دارند اما در پشت میزهای تصمیمگیری در این موارد حضور پیدا نمیکنند. زنان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین تنها مدیریت سازمانهای انرژی کوچک را برعهده دارند.
رویکرد IUCN دو بعد را در نظر میگیرد. نخستین جنبه، نمایاندن تبعیضها و نابرابریهای علیه زنان در سراسر جهان در مسائل مرتبط با تنوع زیستی، تغییرات جوی، بلایای طبیعی، انرژی، شیلات، کشاورزی و سایر موارد مرتبط با محیط زیست است و دومین جنبه، نشان دادن نقش زنان به عنوان نمایندگان تغییر و رهبران حوزه محیط زیست و دادن فرصتهای بیتشر برای ارتقا نقش آنهاست.
تنوع زیستی و منابع طبیعی
در روند بررسی وجود تبعیض جنسیتی در بخشهای مختلف منابع طبیعی از جنگلها گرفته تا کشاورزی و انرژی به وضوح مشخص شد این اطلاعات اغلب جزیی بوده و یا از تعداد کافی کشورها جمعآوری نشده است.
مطالعاتی که درباره کشورها و مناطق خاص وجود دارد حاکی از تفاوتهای جنسیتی جدی در استفاده و تکیه بر منابع طبیعی خاص است اما در این بررسی اطلاعاتی برای مقایسه کشورها یا نظارت بر نحوه فعالیت آنها وجود نداشته است. با استفاده از اطلاعات بیشتر در این زمینه تصمیمگیرندگان قادرند تلاشهای مرتبط با مالکیت زمین و تمرکز فعالیتهای کشاورزی را با در نظر گرفتن زنان بهبود دهند. آنها میتوانند سیاستهای نظارتی را بر مبنای دانش زنان و جوامع بومی اتخاذ کنند و نوآوریها را در حفاظت از تنوع زیستی اکتشاف نمایند. به عنوان مثال با مطالعه دستورالعملهای طبخ غذای زنان میتوانند دریابند که زنان خانهدار چگونه در طول نسلها و فصلهای مختلف از منابع طبیعی استفاده میکنند و این جریان را به رهبری زنان در بخشهای محیط یست از سطح جامعه تا سطح مذاکرات بینالملل تعمیم دهند.
جنسیت و تنوع زیستی در کشورهای در حال توسعه
در کشورهای در حال توسعه بحث راجع به موضوع جنسیت در تنوع زیستی اغلب با میزان دسترسی زنان به منابع طبیعی آغاز میشود. دوری از فروشگاهها و مسیرهای طولانی میزان وابستگی به استفاده از جنگلها و منابع طبیعی را برای زنان افزایش میدهد.
بنابر گزارش «معیشت و اداره مناظر طبیعی» که در سال 2012 میلادی از سوی IUCN منتشر شد، میزان وابستگی به جنگلها در سراسر جهان حدود 25 درصد اعلام شده است. با مقایسه اطلاعات IUCN و درآمد سرانه افراد، ارزش درآمدهای حاصل از جنگلها سالانه 100 تا 200 دلار برآورد شده و این بدان معناست که منابع طبیعی سهم بیشتری در درآمد سالانه برای رسیدن به اهداف توسعه هزاره نسبت به سرمایهگذاریهای دولتهای محلی ایفا میکند. حتی در بخش کشاورزی نیز 40 درصد از درآمد معیشتی از محصولات غیرچوبی جنگلها حاصل میشود. گزارش IUCN همچنین نشان داد در بسیاری از نواحی این وابستگی به جنگلها اهمیت بالایی در درآمدهای غیرنقدی داشته است.
به طور عمده زنان بیش از مردان به جنگلها وابسته هستند. همینطور افراد نیازمند بیش از افراد ثروتمند این وابستگی را به جنگلها دارند. بنابراین سهم اصلی افرادی که به استفاده از جنگلها وابستگی دارند را زنان مناطق محروم تشکیل میدهند. علاوه بر محصولات گیاهی و تولیدات غیرچوبی جنگلها، زنان مناطق محروم نسبت به اهمیت تنوع زیستی و سهم آن در منابع آبی و احیای خاک زمینهای کشاورزی آگاهی کامل دارند. تنوع زیستی همچنین مولفه اصلی در ارتقا امنیت غذایی به ویژه برای زنان است زیرا زنان بیش از سایرین در معرض سوء تغذیه هستند.
مطالعه دیگری از IUCN که در جنگلهای آمازون واقع در «پرو» انجام شده است به روشنی نشان میدهد چرا زنان باید مسئولیت نظارت و جلوگیری از جنگلزدایی را برعهده بگیرند.
یکی از زنان ساکن این منطقه میگوید: برای مردانِ جوامع، درختان جنگلی منبع تهیه چوب هستند و این تنها چیزی است که آنها به آن علاقمندند اما برای ما زنان، این دیدگاه به کلی متفاوت است. چرا که برای ما، درختان ستونهایی هستند که منابع ما را نگه میدارند. در این منابع ما میتوانیم غذا، مصالح ساختمانی و نیازهای دارویی و درمانی خود را بیابیم. ما به درختان نیازمندیم پس باید آنها را محافظت کنیم.
با بررسی چند مثال زیر به خوبی به تفاوتهای جنسیتی در استفاده از تنوع زیستی در کشورهای در حال توسعه پی میبریم.
- در تایلند در تحقیق انجام شده از 60 باغچه خانگی 230 گونه مختلف گیاهی و جانوری کشف شد که بسیاری از آنها توسط زنان و تا پیش از نابودی کامل از جنگلهای اطراف جمعآوری و نجات داده شده بودند.
- در مکزیک، زنان غذای خود را از جنگلها تهیه میکنند. این مواد غذایی شامل قارچها، میوهها، گیاهان وحشی، کلم، شبدر، خردل، گل خطمی و گونههای گیاهی دیگر می شوند و زنان بیش از 80 درصد از غذاهای گیاهی را در 135 جامعه زیستی مختلف در جهان تامین میکنند.
- طی مطالعهای در سیرالئون مشخص شد زنان قادرند 31 کاربرد مختلف درختان را عنوان کنند در حالی که مردان این منطقه تنها هشت کاربرد از درختان را نام ببرند.
- در زیمبابوه، گروههای زنان منابع جنگلی و پروژههای توسعهای مدیریت جنگلها را هدایت میکنند.
- در منطقه «اوتاراکند» واقع در هیمالیا، زنان «جنبش چیپکو» موفق به احیای 60 الی 80 درصد از درختان شدند که این رقم سهم عمدهای در کاهش رانش زمین و تهیه سوخت و علوفه دامی داشته است.
- در نپال همکاری زنان در زمینه اداره جنگلها بسیار چشمگیر بوده است. در این کشور بیش از 14 هزار گروه جمعیت استفاده از جنگلها (CFUGs) اداره 1.2 میلیون هکتار از جنگلهای این کشور را برعهده دارند. سیاستهای حاکم بر جوامع جنگلداری نپال، زنان را مصرفکنندگان اصلی منابع جنگلی تلقی میکند و پیشنهاد میکند یک سوم از اعضای کمیته اجرایی را باید زنان تشکیل دهند. با این حال این خط مشی هنوز تا عملی شدن راه درازی دارد. در حالی که زنان استفاده کنندگان اصلی منابع جنگلی برای استفاده به عنوان غذا و سوخت هستند اما مطالعات نشان میدهد تنها 17 درصد از زنان خانه دار به جلسات تصمیم گیری دولتی فرستاده میشوند.
- جنسیت و تنوع زیستی در کشورهای توسعه یافته
اطلاعات درباره جنسیت و تنوع زیستی در کشورهای توسعه یافته نیز اهمیت بالایی دارد. نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در شهرها سکونت دارند اما اطلاعات راجع به تنوع زیستی و شهرها در دسترس نیست.
«بان کی مون»، دبیرکل سازمان ملل متحد در سخنرانی خود در کنفرانس سال 2012 میلادی با موضوع «طرفین کنوانسیون تنوع زیستی» اظهار داشت: تا سال 2050 میلادی 6.3 میلیارد نفر در شهرها سکونت خواهند داشت که این رقم 3.5 میلیارد نفر بیشتر از سال 2010 میلادی خواهد بود. سیاره زمین با بیشترین و سریعترین دوران رشد در توسعه شهرنشینی مواجه است. شهرها باید در کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای و مقابله در برابر خطرات و بلایای طبیعی و توسعه کشاورزی سهیم شوند. تنوع در منابع زیستی در شهرها میتواند شگفتآور و موثر باشد. این تنوع زیستی همچنین ارتباط نزدیکی با سلامتی دارند. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا در شهرهایی که فضای سبز و درختان بیشتری دارند، میزان ابتلا به بیماری تنفسی آسم در میان کودکان کمتر است. در «کامپالا» واقع در «اوگاندا» سیاستهای دولت محلی سبب افزایش 50 درصدی محصولات خانگی شد. یک حقیقت جالب نشاندهنده این است که تعداد تنوع گونههای گیاهی در مناطق شهری بیش از آنکه به وسعت شهرها ارتباط داشته باشد به میزان جمعیت ساکن در این شهرها مرتبط است.
تغییرات جوی، بلایای طبیعی و انرژی
دادههای جمع آوری شده از جنبههای مختلف بلایای طبیعی در ابعاد بینالمللی محدود است که عامل آن نقص در تعریف استانداردها و ابزارهای جمعآوری اطلاعات بوده است. با وجود عدم فراهم شدن اطلاعات در سطح کشوری که برای شاخص EGI قابل استفاده باشد این تحلیلها پنجرهای به سوی نوعی از اطلاعات باز کرد که میتوانست در دادههای مرتبط با تبعیض جنسیتی وارد شود. نتایج حاصل از مطالعات آنها منجر به دستیابی به اطلاعاتی درباره میزان آسیبپذیری زنان در برابر بلایای طبیعی شد. در حالی که در یک مطالعه کلی که حد فاصل سالهای 1981 تا 2002 میلادی از 141 کشور جهان انجام گرفته مشخص شد بلایای طبیعی به طور میانگین منجر به مرگ شمار بیشتر زنان نسبت به مردان شده است. اما مطالعه دیگری که در سطح کشوری انجام شده نشان داد در میزان مرگ و میرهای ناشی از بلایای طبیعی شاخصههایی نظیر نوع بلای طبیعی و کشور محل وقوع آن موثر است به طوری که در برخی موارد میزان مرگ و میرهای ناشی از بلایای طبیعی در بعضی کشورها در بین زنان بیشتر بوده است.
انتهای پیام