قتلگاه پرندگان مهاجر؛ زشتترین توصیف واقعی از تالاب بینالمللی فریدونکنار است.
قتلگاه پرندگان مهاجری که هزاران کیلومتر را میپیمایند تا به آن رسیده و فصل سرما را در آن سر کنند؛ این زشتترین توصیفی است که میتوان از تالاب بینالمللی فریدونکنار ارائه کرد؛ اما متأسفانه حقیقت دارد.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، هزاران پرنده از انواع چنگر، مرغابی، قو، خوتکا، اردک سرسفید، اردک بلوطی، غاز، باکلان، کشیمها، حواصیلها، اگرتها، پرستوهای دریایی، سلیمها و کاکاییها در حالی هر ساله با آغاز فصل سرما از هزاران کیلومتر آن سوتر از مرزهای کشورمان، راهی تالابهای شمالی ایران میشوند که برای بسیاری از آنها بازگشتی در کار نیست.
سالیان سال است شکار و صید غیر مجاز در مناطق خوش آب و هوای شمال کشورمان بلای عظیمی شده که به جان این مهاجران سردسیری افتاده و هر ساله بر شدت تلخی آن افزوده میشود و عجیب اینکه کسی به فکر رفع آن نیست؛ گویی منتظریم تا صدای جهانیان درآید تا آن زمان به فکر بیفتیم و تغییری ایجاد کنیم.
انقراض در کمین پرندگان مهاجر به فریدونکنار
سالهای سال است که دامهای هوایی، شلیکهای متعدد و انواع و اقسام روشهای کشتار انبوه، روز به روز شمار این پرندگان را اندکتر میکند تا آنقدر اوضاع وخیم شود که احتمال انقراض برخی از این گونهها بسیار پر رنگ شود، ولی حتی این نکات منفی نیز نتوانسته تغییری در اوضاع پدید آورد.
عجیبتر اینجاست که میبینیم برخی آگاهانه یا ناآگاهانه موجبات بر زمین ماندن معدود تصمیمات مثبت اتخاذ شده در این عرصه میشوند تا عمر خوشی امثال دستور وزیر دادگستری برای مقابله با شکار و صید بیرویه (بخوانید لجام گسیخته!) به چند روز بیشتر قد ندهد؛ چند روز که نه، گاه چند ساعت!
برنامه ریزی پنج ساله برای مقابله با شکار در فریدونکنار
نمونه این دست اتفاقات عجیب را در واکنش مدیر کل محیط زیست استان مازندران به درخواست صریح وزیر مبنی بر توقف صید و شکار غیر مجاز در منطقه دیدیم که حکایت از برنامهریزی پنج ساله با شیب ملایم در این خصوص داشت و موجبات ناامیدی فعالان محیطزیست را فراهم آورد، ولی اکنون مثال نغزتری هم برای بیان وجود دارد.
ابراهیمی، فردی که پس از سفر وزیر دادگستری به استان مازندران به عنوان فرماندار جدید فریدونکنار معرفی شده، با تأکید بر ضرورت استفاده از ظرفیت مهاجرت پرندگان زمستانگذران به این منطقه برای جذب گردشگر، صید پرندگان در این خطه را سنتی خوانده که نمیتوان با برخورد چکشی حذفش کرد. او در گفتوگو با مهر، در پاسخ به اینکه در خصوص وضعیت بازار پرنده فروشان این شهرستان چه کارهایی انجام گرفته، گفت: صید پرندگان از دیرباز، منبع درآمدی برای خانوادههای فریدونکناری بوده و به یک سنت تبدیل شده و نمیتوان با برخوردهای چکشی این مقوله را حذف کرد، بلکه نیازمند فرهنگسازی است.
این در حالی است که هر چه از اهمیت فرهنگسازی سخن گفته و آن را بپذیریم، وقتی میبینیم هیچ کاری در مقام مقابله با قانونشکنان، یعنی صیادان و شکارچیان غیر مجاز نمیشود، درخواهیم یافت که «فرهنگ سازی» کارکردی شعاری یافته و هیچ تأثیری در کشتار روزافزون پرندگان در این منطقه ندارد.
عدم برخورد با شکار و صید انبوه پرندگان رواج فرهنگ و سنت غلط شکار
جالب اینجاست که وقتی میبینیم صید پرندگان در این دیار، نه با روشهای پنهانی، که با کمک دامهای فراوان و در ملأ عام و در سکوت بهتآور مسئولان انجام میشود، میتوان نتیجه گرفت، آنچه فرماندار فریدونکنار «سنت» میخواند، نتیجه طولی فرهنگ سازی نادرست در سالیان سال است؛ یعنی آنقدر شکار و صید انبوه پرندگان در بیتفاوتی مسئولان تکرار و تکرار شده که خود را به قالب فرهنگ درآورده و حتی از آن فراتر، ردای «سنت» به تن کرده است!
این گونه میتوان دریافت که چرا کوچ چند هزار ساله پرندگان سنت به حساب نیامده و در مقابل عمر کوتاه صید پرندگان با انواع و اقسام دامهای هوایی توجیه میشود؛ صیدی که در آن هیچ چیزی جز سودجویی اهمیت ندارد که اگر داشت، دست کم باید پرندگان حرام گوشت از آن جان به در میبردند، در حالی که با نهایت تأسف میبینیم این گونه نیست.
ماجرا زمانی عجیبتر میشود که میبینیم اخبار متعددی (برای نمونه به اینجا بروید) از حضور باندهای مافیایی مسلح شکار و صید غیرمجاز و قاچاق گونههای منحصربفرد مهاجر منتشر میشود که هرگونه فرضیهای درباره سنتی بودن صید در این منطقه و ارتباط دادن معیشت مردم منطقه به این نسل کشی را مردود میکند.
ردپای باندهای مافیایی در بازارهای پرنده فروشی
این اخبار زمانی تأیید میشوند که میبینیم درگیری میان صیادان و مأموران حفاظت از محیط زیست، بارها و بارها در منطقه به وقوع پیوسته، گزارش شده، در رسانهها بازتاب یافته و همه حکایت از وجود باندهای مافیایی و اشرار و قاچاقچیان مسلحی دارد که ردشان را به سادگی در بازارهای پرنده فروشی در منطقه هم میتوان زد.
این در حالی است که میدانیم بر پایه ماده ۶۸۰ قانون مجازات اسلامی، «هر کس بر خلاف مقررات و بدون مجوز قانونی اقدام به شکار یا صید حیوانات و جانوران وحشی حفاظت شده نماید به حبس از سه ماه تا 3 سال یا جزای نقدی از5/1میلیون ریال تا 18 میلیون ریال محکوم خواهد شد.» اما اگر به دنبال یافتن افرادی که بر این اساس محکوم شدهاند بگردیم، ناامید خواهیم شد.
با این تفاسیر، اگر نتیجه بگیریم جناب فرماندار عملی غیرقانونی را سنت خوانده و در سایه این توجیه عجیب، فرصت را برای بهرهبرداری قاچاقچیان و اشرار مسلح از نعمتی که میتواند از جمله نقاط قوت گردشگری منطقه و کشورمان باشد، آیا به دور از انصاف سخن گفتهایم؟!